تفاوت سرمایه گذاری و ترید؛ کدام بهتر است؟

تفاوت سرمایه گذاری و ترید؛ کدام بهتر است؟
فهرست مطالب

ترید و سرمایه گذاری دو حوزه‌ی متمایز در زمینه‌ی مدیریت و رشد پول، دارایی‌ها و ثروت هستند. تریدرها معمولاً اهداف و آرزوهایی متفاوت از سرمایه‌گذاران دارند و نگاه آن‌ها به بازار نیز متفاوت است.

نقل‌قول:
«فکر نمی‌کنم بتوانید بدون مطالعه‌ی گسترده، به یک سرمایه‌گذار واقعاً خوب و جامع تبدیل شوید. هیچ کتاب خاصی نمی‌تواند به‌تنهایی این کار را برای شما انجام دهد.»
چارلی مانگر (تاجر، سرمایه‌گذار و نیکوکار آمریکایی)

ترید ارز دیجیتال چیست؟

ترید ارز دیجیتال چیست؟

به‌بیان ساده، ترید ارز دیجیتال به معنای خرید و فروش دارایی‌های دیجیتال است. با این حال، این معاملات به‌صورت دیجیتال و غیرمتمرکز، از طریق فناوری بلاکچین انجام می‌شوند.

سرمایه‌گذاران به دلایل متعددی ترید ارز دیجیتال را ترجیح می‌دهند. اول اینکه دارایی‌های دیجیتال ملموس نیستند. دوم اینکه تراکنش‌ها بدون مرز انجام می‌شوند. علاوه بر این، بازار ارز دیجیتال به شما امکان می‌دهد که در هر ساعت از شبانه‌روز، ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته، با شفافیت کامل و سرعت بالای اینترنت به معامله بپردازید.

تریدرها به دنبال سودهای سریع‌تر و پاداش‌های بالاتری نسبت به سرمایه‌گذاران هستند. بازدهی‌ها در بازه‌های زمانی ساعتی، روزانه، هفتگی یا ماهانه جست‌وجو می‌شوند.

در ترید با فرکانس بالا (High-Frequency Trading – HFT)، حتی سود در هر ثانیه نیز هدف قرار می‌گیرد و این نوع ترید معمولاً توسط الگوریتم‌ها و هوش مصنوعی انجام می‌شود که در حوزه‌ی نهادهای بزرگ و صندوق‌های سرمایه گذاری است.

پیشنهاد میکنیم مقاله ترید چیست و مقاله تریدر کیست را مطالعه بفرمایید.

رایج‌ترین دارایی‌های مالی برای ترید

رایج‌ترین دارایی‌های مالی برای ترید

در حالی که یک سرمایه‌گذار ممکن است به دنبال بازده سالانه‌ای بین ۵٪ تا ۲۰٪ باشد، یک تریدر ممکن است به دنبال بازدهی ۱۰٪ در ماه باشد، در حالی که کاملاً احتمال ضرری معادل یا حتی بیش از آن را نیز در همان بازه زمانی در نظر دارد.

با این حال، هر تریدر یا سرمایه‌گذار اهداف و بازه‌های زمانی خاص خود را دارد. بازدهی بالاتر برای تریدرها به این معناست که ریسک بیشتری را نیز می‌پذیرند و با معاملات زیان‌ده بیشتری مواجه می‌شوند. آن‌ها باید برای محافظت از موقعیت‌های خود از حد ضرر استفاده کنند و دائماً بازار را زیر نظر داشته باشند.

به‌طور کلی، ترید نیازمند تمرکز و انضباط بسیار بیشتری نسبت به سرمایه گذاری است. تریدرها نمی‌توانند منتظر تأثیر گذر زمان باشند و باید در مدت زمان کوتاهی تصمیمات بیشتری بگیرند تا سودآور باقی بمانند. کارمزدها و عواملی مانند سرعت اجرای سفارش و نقدشوندگی بازار نیز باید در استراتژی‌های ترید لحاظ شوند تا سوددهی حفظ شود.

در بازار فارکس نیز مانند ارزهای دیجیتال، بسیاری از تریدرها برای تصمیم‌گیری سریع‌تر و دقیق‌تر از سیگنال‌های معاملاتی استفاده می‌کنند. سیگنال فارکس شامل پیشنهاداتی برای خرید یا فروش جفت‌ارزها در زمان‌های خاص است و معمولاً بر پایه تحلیل تکنیکال، الگوهای نموداری یا شاخص‌های اقتصادی صادر می‌شود.

این سیگنال‌ها می‌توانند به‌صورت دستی (توسط تحلیل‌گران حرفه‌ای) یا خودکار (توسط الگوریتم‌ها و ربات‌های معاملاتی) ارائه شوند. استفاده از سیگنال فارکس می‌تواند برای تریدرهای مبتدی راهی برای ورود آسان‌تر به بازار باشد، اما مانند هر ابزار کمکی دیگر، نباید جایگزین آموزش و تحلیل شخصی شود.

انواع مختلف تریدرها

تریدرها معمولاً بر اساس مدت زمان نگهداری موقعیت‌ها دسته‌بندی می‌شوند؛ یعنی مدت زمانی که یک موقعیت پیش از خرید یا فروش حفظ می‌شود.

  • تریدر موقعیت (Position Trader): موقعیت‌ها از چند ماه تا یک سال نگه داشته می‌شوند.
  • تریدر نوسانی (Swing Trader): موقعیت‌ها از چند هفته تا چند ماه نگه داشته می‌شوند.
  • تریدر روزانه (Day Trader): موقعیت‌ها حداکثر تا پایان یک روز معاملاتی نگه داشته می‌شوند.
  • اسکالپر (Scalping): موقعیت‌ها از چند ثانیه تا چند دقیقه نگه داشته می‌شوند.
  • ترید با فرکانس بالا (High-Frequency Trading – HFT): موقعیت‌ها برای چند ثانیه یا کمتر از یک ثانیه نگه داشته می‌شوند.

در ترید روزانه، اسکالپینگ و HFT، معمولاً از نرم‌افزارهای پیشرفته استفاده می‌شود. استفاده از روش‌های مدیریت ریسک و آگاهی کامل از مدیریت سرمایه برای تریدرها بسیار حیاتی است. حتی تأخیرهای کوچک در اجرای معاملات می‌توانند برای تریدرهای درون‌روزی هزینه‌های زیادی به همراه داشته باشند.

تریدرهایی که از اهرم (Leverage) استفاده می‌کنند نیز در معرض ریسک‌های بیشتری قرار دارند، به‌ویژه هنگام معامله با ابزارهای مشتقه مانند قراردادهای آتی (Futures)، قراردادهای سلف (Forwards) و اختیار معامله (Options).

بیشتر بخوانید: اهرم یا لوریج (Leverage) چیست

همچنین تریدرها می‌توانند بر اساس نوع محصول نیز دسته‌بندی شوند؛ مثلاً تریدر کالا یا تریدر ارز (FX Trader). یا با رویکرد ترکیبی مانند تریدر روزانه‌ی ارز یا تریدر موقعیت سهام.

همچنین در این میان، یکی از ابزارهایی که تریدرهای تازه‌کار و حتی حرفه‌ای برای بهبود تصمیم‌گیری‌های خود استفاده می‌کنند، سیگنال ارز دیجیتال بخصوص سیگنال بیتکوین است. این سیگنال‌ها که معمولاً از سوی تحلیل‌گران یا پلتفرم‌های الگوریتمی ارائه می‌شوند، شامل اطلاعاتی درباره زمان مناسب برای خرید یا فروش یک دارایی دیجیتال خاص هستند.

سیگنال‌ها می‌توانند مبتنی بر تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال یا حتی داده‌های درون‌زنجیره‌ای باشند. گرچه استفاده از سیگنال‌ها می‌تواند باعث صرفه‌جویی در زمان و افزایش دقت معاملات شود، اما اتکای کامل به آن‌ها بدون داشتن درک شخصی از بازار ممکن است منجر به زیان شود. بنابراین، بسیاری از تریدرهای موفق سیگنال‌ها را به‌عنوان ابزار کمکی در کنار تحلیل‌های شخصی خود به کار می‌گیرند.

سرمایه گذاری چیست؟

سرمایه گذاری چیست؟

سرمایه‌گذاران به دنبال بازدهی سالانه هستند، نه سودهای روزانه، هفتگی یا ماهانه. بنابراین، افق زمانی آن‌ها بلندمدت‌تر از تریدرهاست. برای مثال، یک سرمایه‌گذار ممکن است ۵ درصد از پرتفوی خود را به اوراق قرضه ۱۰ ساله دولت بریتانیا (GILT) با بازده ۴ درصد اختصاص دهد. چنین بازه زمانی طولانی و نرخ بازدهی پایین معمولاً برای یک تریدر جذاب نیست.

سرمایه‌گذاران به یک پرتفوی متنوع نیاز دارند و به تخصیص دارایی‌ها توجه می‌کنند. آن‌ها با بازدهی کمتر و ریسک پایین‌تر احساس راحتی می‌کنند. موقعیت‌ها بر اساس اطلاعات بنیادی مانند صورت‌های مالی شرکت (ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت درآمد و…) و داده‌های اقتصاد کلان (گزارش‌های PMI، آمار تورم، نرخ‌های بهره‌ی فدرال رزرو و…) انتخاب می‌شوند.

البته برخی از سرمایه‌گذاران در صندوق‌های پوشش ریسک (Hedge Funds)، استارتاپ‌ها و اوراق قرضه شرکتی با ریسک بالاتر سرمایه گذاری می‌کنند و انتظار بازدهی سالانه ۱۵ درصد یا بیشتر را دارند. آن‌ها همچنین از روش‌هایی مانند برداشت مالیاتی از ضررها، سرمایه گذاری مجدد سود تقسیمی و سایر سازوکارها برای حداکثرسازی بازده استفاده می‌کنند.

سرمایه‌گذاران خطرپذیر (Venture Capitalists یا VCs) نیز به‌طور فنی در دسته سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرند. آن‌ها معمولاً به دنبال بازدهی ۵۰ تا ۱۰۰ برابر هستند، گرچه این موارد بسیار نادر بوده و موفقیت‌های آن‌ها اغلب با نرخ بالای شکست در دیگر سرمایه‌گذاری‌ها جبران می‌شود.

انواع مختلف سرمایه گذاران

بر خلاف تریدرها، سرمایه‌گذاران معمولاً بر اساس مدت زمان نگهداری موقعیت‌ها دسته‌بندی نمی‌شوند، اگرچه می‌توان آن‌ها را به‌طور تقریبی به سرمایه‌گذاران کوتاه‌مدت (۱ تا ۳ سال)، میان‌مدت (۳ تا ۱۰ سال) و بلندمدت (بیش از ۱۰ سال) تقسیم کرد. با این حال، معمولاً طبقه‌بندی سرمایه‌گذاران بر اساس سبک سرمایه گذاری آن‌ها انجام می‌شود:

سرمایه‌گذاران فعال:

این گروه مدیریت سرمایه‌ی خود را به یک مدیر صندوق می‌سپارند تا در صورت نیاز، برای حداکثرسازی سود، تصمیمات لازم را اتخاذ کند. این سبک مدیریت هزینه‌های بیشتری دارد (نسبت هزینه سالانه صندوق) چرا که نیاز به دخالت انسانی بیشتری دارد.

سرمایه‌گذاران غیرفعال:

این دسته بیشتر از صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETF) و مشاوران رباتی (robo-advisors) استفاده می‌کنند که به‌طور خودکار سرمایه‌ی مشتری را مدیریت می‌کنند و فاکتورهایی مانند میزان تحمل ریسک و سن را در نظر می‌گیرند. کارمزدهای این روش بسیار پایین است. به‌طور تاریخی، سرمایه‌گذاری‌های غیرفعال در بلندمدت اغلب عملکرد بهتری نسبت به صندوق‌های فعال داشته‌اند.

سرمایه‌گذاران رشدی (Growth Investors):

این سبک سرمایه گذاری به شاخص‌هایی مانند نرخ رشد درآمد، بازدهی حقوق صاحبان سهام، حاشیه سود و سود تقسیمی توجه دارد. هدف، شناسایی شرکت‌هایی با رشد بالا و نوآور در زمینه‌ی فعالیت‌شان است.

سرمایه‌گذاران ارزشی (Value Investors):

که به سبک «وارن بافت» نیز معروف هستند، به دنبال خرید شرکت‌های کمتر از ارزش واقعی خود هستند، با این امید که بازار در آینده ارزش واقعی آن‌ها را درک کند. این رویکرد عمدتاً توسط بنجامین گراهام، استاد وارن بافت، ترویج یافته است. سرمایه‌گذاران ارزشی معمولاً به دنبال سود تقسیمی بالا و نسبت قیمت به درآمد پایین و سایر شاخص‌های مشابه هستند.

سرمایه‌گذاران را همچنین می‌توان بر اساس نوع دارایی دسته‌بندی کرد: سرمایه‌گذاران سهام با ارزش بازار بزرگ (Large-Cap)، متوسط (Medium-Cap) یا کوچک (Low-Cap)، سرمایه‌گذاران در حوزه‌ی املاک، اوراق قرضه، کالاها، ETFها و غیره.

ترکیب‌ها و معیارها تقریباً بی‌پایان هستند: سرمایه‌گذاران کوتاه‌مدت در املاک بریتانیا، استارتاپ‌های فناوری سازگار با محیط‌زیست در آمریکا، محصولات مشتقه نفت و گاز در بازارهای منطقه یورو و… . هر سرمایه‌گذار باید حوزه‌های مورد علاقه و سطح تحمل ریسک خود را مشخص کند تا بتواند زمینه سرمایه گذاری مناسب را انتخاب نماید.

تفاوت سرمایه گذاری و ترید

تفاوت سرمایه گذاری و ترید

سرمایه گذاری و ترید از این جهت مشابه‌اند که هر دو رویکردهایی مالی برای حداکثرسازی بازده و کاهش ریسک به شمار می‌آیند. هر دو در محیطی با قوانین نظارتی ایمن فعالیت می‌کنند تا امنیت تمامی مشارکت‌کنندگان بازار را تضمین کنند.

معیار سرمایه گذاری ترید
افق زمانی ۱ تا بیش از ۱۰ سال درون‌روزی تا حداکثر ۱۲ ماه
استفاده از اهرم خیر بله
ریسک پایین‌تر بالاتر
تکرار معاملات کمتر بیشتر
مدیریت فعال پایین‌تر بالاتر
نرخ موفقیت بالاتر پایین‌تر
بازدهی ۵٪ تا ۲۰٪ سالانه ۵٪ تا ۲۰٪ ماهانه
روش‌شناسی تحلیل فاندامنتال شرکت‌ها تحلیل تکنیکال قیمت‌ها

حتی یک ناحیه خاکستری هم وجود دارد برای افرادی که در بازه زمانی بین ۶ ماه تا ۲ سال معامله یا سرمایه گذاری می‌کنند؛ این افراد را می‌توان هم به‌عنوان تریدر و هم سرمایه‌گذار در نظر گرفت. برای مثال، فردی ممکن است به‌طور متوسط موقعیت‌های خود را برای یک سال نگه دارد، اما در تصمیم‌گیری‌هایش از شاخص‌های تکنیکال به‌همراه داده‌های اقتصاد کلان استفاده کند. چنین رویکردهای ترکیبی می‌توانند مرز بین ترید و سرمایه گذاری را کمرنگ کنند.

همچنین ممکن است فردی معاملات بلندمدت و کوتاه‌مدت را هم‌زمان انجام دهد، اگرچه معمولاً توصیه می‌شود تمرکز روی یک حوزه خاص باشد و آن را به‌خوبی یاد بگیرد، تا اینکه در همه زمینه‌ها دانش سطحی داشته باشد.

شباهت‌های بین سرمایه گذاری و ترید

شباهت اصلی این است که هر دو، چه سرمایه‌گذار و چه تریدر، در بازارهای مالی موقعیت‌هایی اتخاذ می‌کنند که ممکن است منجر به سود یا زیان شود. با این حال، برخی معیارهای خاص نیز وجود دارند که تفاوت سرمایه گذاری و ترید را مشخص‌تر می‌کند:

ریسک ضرر:

ترید به دلیل نوسانات کوتاه‌مدت بازار و تعداد زیاد معاملات، ریسک بالاتری از نظر ضرر دارد. تریدرها ممکن است با حرکات سریع بازار دچار زیان‌های قابل‌توجهی شوند. در مقابل، سرمایه گذاری بر رشد بلندمدت تمرکز دارد و ریسک کلی آن کمتر است.

عواقب مالیاتی:

سود حاصل از ترید معمولاً به‌عنوان سود سرمایه کوتاه‌مدت در نظر گرفته می‌شود و نرخ مالیاتی بالاتری دارد. تعداد زیاد معاملات می‌تواند بار مالیاتی را افزایش دهد. اما سرمایه‌گذاران که دارایی‌های خود را برای مدت طولانی‌تری نگه می‌دارند، معمولاً از نرخ مالیاتی پایین‌تری بر سود سرمایه بلندمدت بهره‌مند می‌شوند.
نرخ‌های مالیاتی و قوانین بسته به کشور متفاوت هستند، بنابراین شناخت مقررات محلی برای تریدرها و سرمایه‌گذاران ضروری است.

زمان و تلاش مورد نیاز:

ترید نیازمند صرف زمان و تلاش قابل‌توجهی است. تریدرها باید مرتب بازار را رصد کنند، معاملات به‌موقع انجام دهند و روندها را روزانه یا حتی ساعتی تحلیل کنند. سرمایه گذاری، در مقایسه، زمان‌بر نیست و تصمیم‌گیری‌ها با دید بلندمدت صورت می‌گیرند. سرمایه‌گذاران معمولاً تحقیقات اولیه کاملی انجام می‌دهند و سپس با تغییرات اندک، دارایی‌های خود را نگه می‌دارند.

پرتفوی:

پرتفوی تریدرها معمولاً متمرکزتر است، با تعداد کمتری موقعیت پرریسک که بر اساس شرایط بازار مرتباً تغییر می‌کند. این رویکرد به‌دنبال سود سریع است. در مقابل، پرتفوی سرمایه‌گذاران معمولاً متنوع است و بین انواع مختلف دارایی‌ها تقسیم می‌شود تا ریسک کاهش یافته و رشد پایدار بلندمدت حاصل شود.

تفاوت سرمایه گذاری و ترید: هزینه‌ها و کارمزدها

تفاوت سرمایه گذاری و ترید: هزینه‌ها و کارمزدها

درک هزینه‌ها و کارمزدهای مربوط به ترید و سرمایه گذاری برای افرادی که قصد حداکثرسازی بازده دارند، بسیار مهم است. این هزینه‌ها، گرچه گاهی نادیده گرفته می‌شوند، تأثیر زیادی بر سودآوری کلی دارند.

تریدرها و سرمایه‌گذاران با هزینه‌های متفاوتی روبه‌رو هستند. تریدرها معمولاً با کارمزد معاملات، اسپردها و هزینه‌های نگهداری شبانه مواجه‌اند، در حالی که سرمایه‌گذاران با کارمزد مدیریت و هزینه‌های مربوط به صندوق‌ها سر و کار دارند. این هزینه‌ها، اگرچه در ظاهر کم به‌نظر می‌رسند، اما در بلندمدت می‌توانند انباشته شده و تأثیر قابل‌توجهی بر عملکرد داشته باشند.

هزینه‌های ترید: کارمزد معاملات و اسپردها

برای تریدرها، کارمزد و اسپرد مهم‌ترین هزینه‌ها هستند. کارمزد، مبلغی است که برای هر معامله به کارگزار پرداخت می‌شود و بسته به کارگزار و پلتفرم معاملاتی متفاوت است.

مثال:

اگر بابت هر معامله ۱۰ پوند کارمزد بپردازید و ماهانه ۵۰ معامله انجام دهید، ماهانه ۵۰۰ پوند و سالانه ۶,۰۰۰ پوند تنها بابت کارمزد پرداخت کرده‌اید. این مبلغ مستقیماً از سود شما کم شده یا به زیان شما افزوده می‌شود.

اسپرد نیز یکی دیگر از هزینه‌های مهم در ترید است. اسپرد، اختلاف قیمت خرید (Bid) و قیمت فروش (Ask) یک دارایی است.

مثلاً اگر یک سهم را به قیمت ۱۰۰ پوند با اسپرد ۲ پوند بخرید، باید قیمت سهم تا ۱۰۲ پوند افزایش یابد تا شما به نقطه سر به سر برسید.

اگر شما مکرراً ترید می‌کنید، این اسپردها در بلندمدت می‌توانند جمع شوند، به‌ویژه در بازارهای پرنوسان که اسپرد ممکن است بیشتر شود و هزینه‌ها افزایش یابد. در ترید با فرکانس بالا، حتی اسپردهای بسیار کوچک نیز می‌توانند سودآوری را به‌شدت تحت‌تأثیر قرار دهند.

خبر خوب این‌که، پلتفرم‌هایی مانند Trading 212 هزینه ترید را با ارائه‌ی معاملات بدون کارمزد برای طیف وسیعی از سهام و ETFهای بریتانیا، آمریکا و بین‌المللی کاهش می‌دهند.

ممکن است هزینه‌های دیگری اعمال شود. برای اطلاعات بیشتر به شرایط و تعرفه‌ها مراجعه کنید.

هزینه‌های سرمایه گذاری: کارمزد مدیریت و هزینه‌های صندوق

سرمایه‌گذاران، به‌ویژه آن‌هایی که در صندوق‌های سرمایه گذاری مشترک، ETF یا صندوق‌های شاخصی سرمایه گذاری می‌کنند، با انواع متفاوتی از هزینه‌ها مواجه هستند که عمدتاً شامل کارمزد مدیریت و نسبت هزینه صندوق (Expense Ratio) می‌شود. کارمزد مدیریت معمولاً به‌صورت درصدی از کل دارایی‌های تحت مدیریت دریافت می‌شود.

مثال:

اگر در یک صندوق مشترک با کارمزد سالانه ۱.۵٪، مبلغ ۵۰,۰۰۰ پوند سرمایه گذاری کنید، سالانه ۷۵۰ پوند کارمزد پرداخت می‌کنید. در طول ۱۰ سال، این رقم به ۷,۵۰۰ پوند می‌رسد، بدون احتساب سایر هزینه‌ها یا زیان‌های مرکب.

نسبت هزینه (Expense Ratio)، نمایانگر کل هزینه‌های سالانه‌ی یک صندوق به‌عنوان درصدی از میانگین دارایی‌های آن است.
مثلاً صندوقی با نسبت هزینه ۰.۷۵٪ برای سرمایه گذاری ۵۰,۰۰۰ پوند، سالانه ۳۷۵ پوند هزینه دریافت می‌کند.

اگرچه این هزینه‌ها در ابتدا اندک به‌نظر می‌رسند، اما در بلندمدت رشد سرمایه شما را کاهش می‌دهند. اگر بازار سالانه ۷٪ بازدهی داشته باشد، اما شما ۱.۵٪ از آن را بابت کارمزد و هزینه‌ها از دست بدهید، بازدهی مؤثر شما به ۵.۵٪ کاهش می‌یابد که در طول دهه‌ها، اختلاف زیادی در میزان سرمایه نهایی ایجاد خواهد کرد.

تأثیر هزینه‌ها بر سودآوری

تأثیر هزینه‌ها بر سودآوری را نمی‌توان دست‌کم گرفت. برای تریدرها، انجام معاملات مکرر با کارمزدهای بالا می‌تواند سود را به‌سرعت فرسایش دهد. حتی اگر در هر معامله سود کمی به‌دست آید، مجموع هزینه‌های مربوط به کارمزد و اسپرد می‌تواند بازده خالص را به‌شدت کاهش دهد.

مثال:

تریدرهایی که ۱۰,۰۰۰ پوند سود کسب می‌کنند ممکن است تا ۳,۰۰۰ پوند از آن را بابت کارمزد و اسپرد از دست بدهند، و سود خالص آن‌ها به ۷,۰۰۰ پوند کاهش یابد.

برای سرمایه‌گذاران، تأثیر ترکیبی (Compounding Effect) هزینه‌های مدیریت و سایر مخارج می‌تواند حتی چشم‌گیرتر باشد.

در طول ۳۰ سال، سرمایه گذاری ۱۰۰,۰۰۰ پوندی با بازده سالانه ۷٪ می‌تواند به حدود ۷۶۱,۲۲۵ پوند برسد. اما اگر سالانه ۲٪ کارمزد پرداخت شود، این سرمایه ممکن است تنها به ۴۳۲,۱۹۴ پوند برسد. این یعنی اختلافی معادل ۳۲۹,۰۳۱ پوند که تماماً به دلیل کارمزدها از بین رفته است.

سخن پایانی

در یک نگاه کلی برای موضوع تفاوت سرمایه گذاری و ترید، می‌توان گفت تریدرها در بازه‌های زمانی بسیار کوتاه‌تری فعالیت می‌کنند، ریسک‌پذیرتر هستند و به‌دنبال سودهای بیشتر و سریع‌تر می‌گردند. در مقابل، سرمایه‌گذاران با دید چندساله به بازار نگاه می‌کنند و با بازدهی کمتر اما پایدارتر و ریسک پایین‌تر احساس راحتی دارند.

سرمایه‌گذاران معمولاً بر اطلاعات بنیادی تمرکز دارند (مانند داده‌های اقتصاد کلان و صورت‌های مالی شرکت‌ها)، در حالی که تریدرها بیشتر به اخبار و شاخص‌های تکنیکال قیمت توجه دارند تا تصمیم‌گیری کنند. البته این یک تقسیم‌بندی کلی است و در عمل، مدل‌های ترکیبی و زیرشاخه‌های متنوعی نیز وجود دارد.

در نهایت، هر فرد باید اهداف شخصی، میزان ریسک‌پذیری و حوزه‌های مورد علاقه‌اش را مشخص کند تا تصمیم بگیرد در کدام سوی این طیف مالی می‌خواهد بذر سرمایه خود را بکارد و رشد دهد.

مطالب مشابه

ترید و سرمایه گذاری دو حوزه‌ی متمایز در زمینه‌ی مدیریت و رشد پول، دارایی‌ها و...

در بازارهای مالی و در معاملات رمزارزها، اصطلاح فومو (Fear Of Missing Out) یا ترس...

نود های ارز دیجیتال قهرمانان گمنام بلاکچین هستند؛ همان دلیلی که وجود شبکه‌های غیرمتمرکز را...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *